رویای زنبوران وحشی

ساخت وبلاگ

امروز فهمیدم این تو هستی که جان مرا خواهی گرفت

بین توقف دو ایستگاه دو آغوش دو ضربه

دم و بازدم دو دشنه دو دست

 دورترین نقطه دنیا دیرترین زمان بازگشت

و تمام هرگز ها را دوست داری

از همه  بریده که باشی

میان این همه آدم

مهربان که باشی

شبیه آدمک های بیگانه که باشی

رویای زنبوران وحشی...
ما را در سایت رویای زنبوران وحشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aspantman2 بازدید : 28 تاريخ : پنجشنبه 4 بهمن 1397 ساعت: 20:07

در ته مانده ی آغوش ناگوار تو میمیرم

با این همه هم همه های هجو سیاهی که سروده ام

با صدای دو رگه  زن آبستنی

که درد می کشید

با دستهای سردی که بو می داد

مثل شاعری که تنها بودو در خماری

سیگار می کشید

و هر چه که از دستهای تو می رسید


رویای زنبوران وحشی...
ما را در سایت رویای زنبوران وحشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aspantman2 بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 4 بهمن 1397 ساعت: 20:07

هنوز دارم می سوزم از این عشقی که ثمر نداره

از این نخ سیگاری که تو دستم روشنه  ته نداره

تو این همه گل آلود کردی ذهن  و فکر من و

با همه چی افتادی به ریشه زدن و بالا آوردن من و

که از وقتی رفتی  انگار آدمک بیچاره من  شب آرومی نداره

چقدر باید  درد داشته باشی

آخه  تیر کی بودی تو

ساده انگار آدمیه که فکر میکنه

دومیش وجود نداره

رویای زنبوران وحشی...
ما را در سایت رویای زنبوران وحشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aspantman2 بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 4 بهمن 1397 ساعت: 20:07